×در من گرگی هست خسته از نبرد های پی در پی برای زندگی×
×در گوشه غاری نشسته و زخم هایش را میلیسد ×
×وای از روز انتقام همه را غار نشین خواهم کرد ×
نظرات شما عزیزان:
چه وحشتناک
مرسی از حضور همیشگیتون
مرسی از حضور همیشگیتون
رنست همینگوی میگه :
” هر کس در دنیا باید یکی را داشته باشد که حرف های خود را با او بزند،
آزادانه و بدون رودربایسی و خجالت،
به راستی انسان از تنهایی دق می کند! “
” هر کس در دنیا باید یکی را داشته باشد که حرف های خود را با او بزند،
آزادانه و بدون رودربایسی و خجالت،
به راستی انسان از تنهایی دق می کند! “
سلام .مهرزاد جان.
مثل همیشه تنها کسی هستی که یاد من میکنی و من بیمعرفت تر از همیشه.
چقدر این روزها سخت میگذرد. دلتنگ میشوی و دستی نیست که دستت را به مهر بفشارد.
میدانی . گاهی دستان تنهای عباس یارای دستان توست. و کاش همیشه فقط دستان او باشد.
قلبت پر از مهر عباس.
مثل همیشه تنها کسی هستی که یاد من میکنی و من بیمعرفت تر از همیشه.
چقدر این روزها سخت میگذرد. دلتنگ میشوی و دستی نیست که دستت را به مهر بفشارد.
میدانی . گاهی دستان تنهای عباس یارای دستان توست. و کاش همیشه فقط دستان او باشد.
قلبت پر از مهر عباس.
همیشه لازم نیست چهره ای زیبا داشته باشی
یا صدایی دلنشین
همین که قلبت زیبا باشد
قلبت زیبا ببیند، کافیست
داشتن قلبی زیبا تا اندازه ای خاص هست
که بتوانی خیلی ها را مجذوب خود کنی ...
یا صدایی دلنشین
همین که قلبت زیبا باشد
قلبت زیبا ببیند، کافیست
داشتن قلبی زیبا تا اندازه ای خاص هست
که بتوانی خیلی ها را مجذوب خود کنی ...
نِمــــــےدانستَم... دِلتــَـــنگے دل نـــــازُکَم مے کُنـَد...
آنقــَــدر که بــــہ هَر بَهـــانہ ے کوچَکی چانہ ام بلرزَد...
و چِشمهایَم پـُر..
نِمـــــــے دانستَم نبودنَت کودکـــــــَـــم مے کُنـد...
آنقـــَـــدر کِه ساعــــَـــتها گوشِہ اے بنشـــــینم و
بـا همــِــہ قَهـــــر که چِرا نیستے؟؟؟
آنقــَــدر که بــــہ هَر بَهـــانہ ے کوچَکی چانہ ام بلرزَد...
و چِشمهایَم پـُر..
نِمـــــــے دانستَم نبودنَت کودکـــــــَـــم مے کُنـد...
آنقـــَـــدر کِه ساعــــَـــتها گوشِہ اے بنشـــــینم و
بـا همــِــہ قَهـــــر که چِرا نیستے؟؟؟
آهای کافه چی!!
از ما که گذشت...
اما هر که تنها آمد اینجا ،
نپرس چه میل داری؟!
تلخ ترین قهوه ی دنیا را برایش بریز!
آدمهای تنها...
مِزاج شان به تلخی ها عادت دارد . . .!
از ما که گذشت...
اما هر که تنها آمد اینجا ،
نپرس چه میل داری؟!
تلخ ترین قهوه ی دنیا را برایش بریز!
آدمهای تنها...
مِزاج شان به تلخی ها عادت دارد . . .!
نـذر كـرده ام
صد دور تـسبیح
"اهدنا الصراط المستقیم" بخوانم
شاید ایـنبار
مسیــرَم به کـربلا افتاد
حــســیــن جــان ...
آقــا ...
اشــکـــ در بــســاطــم نــیــســت...
عــرق شــرم قــبــول مــیــکــنــی ؟ ...
صد دور تـسبیح
"اهدنا الصراط المستقیم" بخوانم
شاید ایـنبار
مسیــرَم به کـربلا افتاد
حــســیــن جــان ...
آقــا ...
اشــکـــ در بــســاطــم نــیــســت...
عــرق شــرم قــبــول مــیــکــنــی ؟ ...
تنهایی هزار بار بهتر است
از بودن با کسی که
بودنش دروغ محض است
دلش ک هیچ
حواسش هم با تو نیست
و فقط زمانی با توست
که کسی را ندارد...
از بودن با کسی که
بودنش دروغ محض است
دلش ک هیچ
حواسش هم با تو نیست
و فقط زمانی با توست
که کسی را ندارد...
شما چیزی نگفتی داداشم. پستت تلخ بود
عدر میخوام که کم میام بهت سر میزنم
و سپاسگذارم از حضور گرم و فوق العاده ات تو وبلاگم و ممنون که فراموشم نمیکنی
عدر میخوام که کم میام بهت سر میزنم
و سپاسگذارم از حضور گرم و فوق العاده ات تو وبلاگم و ممنون که فراموشم نمیکنی
اگر پرسیدند اخرین نفست یاد کیست؟گویم یاد کسی که بی وفایی در ذاتش نیست
اینگونه نگاه کنید ...
مرد را به عقلش نه به ثروتش
زن را به وفایش نه به جمالش
دوست را به محبتش نه به کلامش
عاشق را به صبرش نه به ادعایش
مال را به برکتش نه به مقدارش
خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
اتومبیل را به کارائیش نه به مدلش
غذا را به کیفیتش نه به کمیتش
درس را به استادش نه به سختیش
دانشمند را به علمش نه به مدرکش
مدیر را به عملکردش نه به جایگاهش
نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش
دل را به پاکیش نه به صاحبش
جسم را به سلامتش نه به لاغریش
سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش..
مرد را به عقلش نه به ثروتش
زن را به وفایش نه به جمالش
دوست را به محبتش نه به کلامش
عاشق را به صبرش نه به ادعایش
مال را به برکتش نه به مقدارش
خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
اتومبیل را به کارائیش نه به مدلش
غذا را به کیفیتش نه به کمیتش
درس را به استادش نه به سختیش
دانشمند را به علمش نه به مدرکش
مدیر را به عملکردش نه به جایگاهش
نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش
دل را به پاکیش نه به صاحبش
جسم را به سلامتش نه به لاغریش
سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش..
«فراموشی» بيماری نيست، طبيعت آدمیست، ذات آدمْ فراموشکار است. آدميزاد اگر فراموش نکند، اگر مدام با خاطرهها درگير شود، اگر همه چيز يادش بماند و گذشتهاش اسلايد به اسلايد مدام از برابرش بگذرد، آن وقت نمیتواند زندگی کند، پای رفتنش میلنگد و اسير گذشته میشود، اسير چيزهايی که فراموش نکرده.
«فراموشی» درد است، طبيعت آدم اين درد را لازم دارد، اگر آدمها به درد فراموشی دچار نشوند دق مرگ میشوند، دردِ فراموشی شبيه واکسنیست برای ادامهی زندگی.
«فراموشی» درد است، طبيعت آدم اين درد را لازم دارد، اگر آدمها به درد فراموشی دچار نشوند دق مرگ میشوند، دردِ فراموشی شبيه واکسنیست برای ادامهی زندگی.
برچسبها: