امروز درختی را بعد از یکسال دیدم
خشکیده بود ...
گفتم چرا خشکیدی؟
گفت بعد از آن روز که تو رفتی ...
یارت را با دیگری دیدم
زیر سایه ام می نشست
و به تو میخندید ...
نظرات شما عزیزان:
در جایی که هَمه زغال فروش شده اَند و دیگران را سیـــاه میکنَند بیا کَمی از مد
افتاده باشیم !!!!
که برای خاموش کردنت
از اشکش مایه بذاره.
دل بستن به کلاغی که دل دارد،
بهتر از
دل باختن به طاووسی است
که فقط ظاهر خوشگل دارد!
اما بهترین غریبه ات میمانم که تورا همیشه دوس خواهد داشت...
دلم گرفته از این شهر که آدمهایش مانند هوایش ناپایدارند...
گاه انچنان گرم که نفست میگیرد وگاه انجنان سردکه بدنت میلرزد....!
من وتو "ما"نشدیم هیچ،من نیمی از خودم راهم باختم...!
باسلاممممممممممممممممم
نسیم ماه رجب درفضای شهرمی پیچد
وباردیگرماه بزرگ خدا،نویدبخش فصل جدیدی ازبندگی در درگاه عبودیت است،مومنان وعارفان که مدتها برای این ماه لحظه شماری می کردند اکنون مشتاقانه برای ورود به این ماه لحظه شماری می کنند ،چرا که ماه رجب "ماه اصب"است ورحمت خدا دراین ماه برامت فرومی ریزد
پیامبراکرم (ص)فرمودند:ماه رجب ماه بزرگ خداست
فرارسبدن ماه رجب بهتون تبریک میگم التماس دعاداریم
ممنون.
یک شهر را...
یک خیابان را...
واین خانه را...
ک جای خالی کوچکی برای پنهان کردن
دلتنگیهایم ندارند.....
از بـیـن ایـن هـمـهـ آدم هــایـی کـهـ
... " پـیــشـم " هـسـتـند
یـکـی
" پـــشـــتــــــم " بـود ...!
از روبرویم به كنارم بیا، دنیا را از چشمان من ببین ...
جوابِ محبت و دلدادگی این نیست ...
برایم رجز نخوان ...من اهل جنگ نیستم ...
شــــاعرم ...
روح دارم ... احساس دارم ...
خیلی كه بخواهم گرد و خاک كنم
چشمانم خیس می شود، دلم غزلِ غم می سُراید...
آنوقت بی حضور من و در پس دل به درد آمده ام
حال و روزت دیدنی كه نه ...
ســـــــــرودنیست ....
دنیاست...
تو هم یک روز شـــــاعر میشوی ...
برای آنچه ک باور دارید
ایستادگی کنید
حتی اگر ب معنای تنها ایستادن باشد
ﮔﻔﺘﻢ ﻣﺸﮑﻠﺖ ﭼﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ 30 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ
ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭﻡ .ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺴﺪﻩ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﮐﻪ
ﺍﻋﺪﺍﻣﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ .ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﯿﻎ ﺧﺎﻟﮑﻮﺑﯽ ﻫﺎﯾﺶ
ﺭﺍﻣﯿﺘﺮﺍﺷﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭ ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺸﻮﺭ، ﺍﯾﻦ ﺳﯿﻨﻪ ﭘﺮﺍﺯ ﺁﺭﺯﻭﺳﺖ .........
مرسی که به وبم سر میزنی
متنای جدیدتم خوندم خیلی قشنگ بودن
بازم بهم سر بزن ممنون
زیباترین نقاشی دنیاست
وقتی حاصل تصویرش
تو باشی ...
روز مادرو تبریک میگم.
چه عاشقانه گذر فصلهاي زندگي را
بر خود پذيرا ميشوند
هر فصلي زيبايي خود را دارد
و ما چه مصمم در نپذيرفتن فصلهاي زندگي خويش هستيم
هرگز هيچ روز زندگيت را سرزنش نکن
روز خوب به تو شادي ميدهد
روز بد به تو تجربه
و بدترين روز به تو درس ميدهد
فصلها براي درختان هر سال تکرار ميشود
اما فصلهاي زندگي انسان تکرار شدني نيست
تولد ..کودکي..جواني..پيري و ديگر هيچ
تنها زماني صبور خواهي شد که صبر را يک قدرت بداني نه يک ضعف
آنچه ويرانمان ميکند، روزگار نيست
حوصله کوچک و آرزوهاي بزرگ است
از زندگی لذت ببر
چه انتظاری از مردم داری؟؟؟
آنها حتی پشت سر خدا هم حرف می زنند!!!
اگر خواستی چیزی را پنهان کنی،
لای یک کتاب بگذار!
این ملت کتاب نمیخوانند........
"احمد شاملو"
لبخند بزن
بدون انتظار پاسخی از دنیا،
بدان روزی دنیا آنقدر شرمنده میشود
که به تمام سازهایت میرقصد...!
چشــــــــــم های من . . .
بزرگ شده ی بارانند . .
از همان روزی که “پایت” را از زندگی ام پس کشیدی
زندگی ام دگر “پا” نگرفت .
اگــــــــر مـــے بــیــنــــے هــنـــــــوز تــنــهــــــام …
بـــــــﮧ خــــــاطـــــــــر عــشـــــق تــــــو نــیــســـت !!
مــن فــقـــــــط مـــــے تــــــرســـــــم ؛
مــــے تـــــــرســـــــم هـــمـــــــﮧ مــثـــــل تــــــو بـــــاشــــــنـد . . . !
خیلی قشنگ بود
ممنون ک ب وبلاگم سر میزنی و نظر میدی
منم تفریبا بهت سر میزنم و دنبال پستات هستم
ممنون
من بودنش راتمرین کرده بودم
قرارنبودنبودنش راامتحان بگیری..
پنجرهی اتاق را باز میکنم و مثل هر روز به تماشای درختان آنسوی خیابان مینشینم .. برگها با دستان نوازشگر باد در رقصند .. کنجشکَکان عاشق مثل همیشه ، پر هیاهو در جوش و خروشند و سمفونی دل انگیز زندگی در این هیاهوی به ظاهر مبهم گنجشکها .. کمی آن طرفتر ، قمریهای دوست داشتنی مثل همیشه آرام ، کف کوچه را در جستجوی قوتی ناچیز کند و کاو میکنند و زندگی ، شاید همین است : رقص برگها، هیاهوی گنجشکها و تکاپوی قمریها در خلوت بی عابر کوچه ..
پنجره را میبندم .. و نگاهم هنوز آنسوی شیشههای غبار گرفته است .. خیره شدهام : به دورها، به کوهها به قلهها .. و زمین گویی از حرکت ایستاده ! حالا دیگر سکوت اتاق با سکوت پشت پنجره یکی شده .. انگار اصلا از اول همین بوده : سکوت و سکون ! گنجشکی نبوده ، هیاهویی نبوده و برگی نرقصیده ! به تو فکر میکنم .. به تو که روزی آرام دل بیقرارم بودی .. به تو که باید باشی و نیستی .. تو نیستی و من هر روز ، سکوت سنگین پشت پنجره را با گنجشکها ، قمریها و چنار پیر کوچه قسمت میکنم ..
خیلے سختـہ...
ڪـہ بــراے בیگــران مثل ڪوه استوار باشے اما
تو خوבت آروم آروم بشڪنے
خوردنی هم هست
ما گاهی چوب سادگیم رو میخوریم
-
چـرا بـا خـود چـنیـن کـردی؟
ولی کسی زخم ِ بـزرگـــــــ ِ دلــ♥ـم
را نـدیـد تـا بـگـویـــد چـرا بـا تـو چـنیـن کـردند...
ممنون که اومدی
salam
صدالبته جز بامعرفت هايي شما
هستم در خدمتتون
گفتم سلامت رو بی جواب نزارم
سـلام دوست عزیز و خسته نباشید به خاطر وب زیبات
***دلتنگی با همه تلخیش زیباست...چون یادگاریست از آنان که دوستشان داریم!***
نمیدانم تو بلند میخندی یا دل من بند خنده ی توست
که این چنین ویران می شوم ،
هرچه هست تو بخند ،
من آوار عاشقی را به دوش میکشم
حتی اگربه قیمت از دست دادن "رابطه" باشد...
اما انسانهای عاقل درک میکنند که گاهی بهتر است در مشاجره ای ببازند،
تا در رابطه ای که برایشان باارزش تر است "پیروز" شوند.
گـــــاهـــــی بـــایـــــــد در اوج نیـــــازنخواست
گـــــاهـــــی بـــایـــــــد کـــــویـــــر شد
با همه تشنگی مــنـت هیچ ابری را نکشید
گـــــاهـــــی بـــــرای بـــــودن بـــایـــــــد
محـــــو شُــــد بـــایـــــــد نیسـ ــ ــت شُــــد
گـــــاهـــــی بـــرای بـــــودن بـــایـــــــد نبـــــود . . .
گـــــاهـــــی بايـــــــد رفـــــــــت. . . بايــــــــــد . . .
ممنون كه بهم سر زدي
آهنگ وبت رو خيلي دوست دارم
پستت زيبا بود اما خيلي تلخ بود
من كلا آدم شاد و سرخوشي هستم كه سعي ميكنم مثبت فكر كنم
هميشه هم از اين جريانات دور موندم و بازم سعي دارم دور بمونم
از دورويي و خيانت وحشت دارم
مرسی از حضورتون .
برچسبها: